ایونهه 5 فوریه در SUM Cofe
" بقیه عکسا در ادامه مطلب "
عامده ام با مرگ ترین اتفاقی که ممکن بود توی این روزا بیوفته که افتاد و من الان در عان دنیا هستم |:
تمام ماجرا رو از اول مینویسم براتون /:
پست قبلی نوشته بودم ک هائه رفته بود کافه هارو که بعد از اون میاد sum cofe
یه دور همی پسرا که باهم گرفتن
هیوک توی تعطیلاته ولی هائه بخاطر اینکه بیاد پیششون مرخصی یه روزه میگیره
خدایا وقتی هیوک دیدم تمام بدنم بی حس شد TT TT
این فنکمی که با دنیا عوضش نمیکنم
نگاهای هائه که دنبال هیوکشه نگاهاشون بهم ..نگرانی هیوک برای زخمایی که روی صورت هائه اش درامده
بعدشم بازم مثل همیشه هیوک باعث خنده ی هائه اش میشه..مثل همیشه
میدونین وقتی میبینم دارن برای اینکه همدیگه رو لمس کنن ولی جلوی این همه چشم بعد این همه مدت
مراقبن احساس میکنم قلبم داره سوراخ میشه...
خیلی سخته ...